«جایی گوشه قلبم منتظر چیزی هستم» روایتی چند اپیزودی از مردمیست که در اواسط دهه شصت و در روزگار بمباران شهرها توسط رژیم بعثی عراق، احساس ناامنی و مشکلات اقتصادی ناشی از جنگ بر زندگی آنان سایه انداختهاست. مردم مستاصل و درماندهای که هر کدامشان به نوبت به صحنه میآیند تا نقش خود را بازی کنند و دغدغهها و مشکلات خود را بازگو کنند، مردمی که در این گیر و دار روزهای جنگ، دلشان را به دلخوشکُنکهایی خوش زدهاند تا شاید برای دقایقی هم فراموش کنند بدبختیها و بیچارهگیها و صفهای طویل نفت و کوپُن و گوشتهای ناپز قصاب بیانصاف را…
فضای تلخ و سنگین نمایش که با طنز گاه و بیگاه تلطیف میشود، موسیقیها و نواهای استفاده شده در طول نمایش، افکتهای بمباران هوایی که در پایان هر اپیزود نشانی از سایه شوم جنگ بر سر مردم بیچاره است، سعی میکند در تایمی کوتاه و مختصر و مفید، تماشاگر مشتاق امروزی را به میان مردمی ببرد که در دهه شصت میان بدبختیها و رنجها و دردها به دنبال دلیلی برای زندگی میگردند.
«محمد چرمشیر» نمایشنامهنویس سرشناس نمایش جایی گوشه قلبم منتظر چیزی هستم با شناخت و تسلط مثال زدنیای که در دیالوگ و مونولوگ نویسی به زبانهای اقشار مختلف، مخصوصن مردم کوچهبازار و اقشاری با لحن و بیان خاص و اصطلاحن داونتاون و حاشیهنشین دارد، و محمدرضا قنبری در مقام کارگردان و تکبازیگر اجرا، با استعداد و تواناییای که در ایفای نقشهای مختلف دارد، توانستهاست با طراحی و اجرای کاراکترهایی با ویژگیهای متفاوت، اجرایی پویا و سرپا از این نمایشنامه ارائه دهد.
جایی گوشه قلبم منتظر چیزی هستم
خواننده کلاسیک، مدیراجرایی، علاقهمند کسبوکارهای نو و موسس ebilit.com و ebultan.com