گزارشی از جلسۀ «جایگاه فضولی و نباتی در ادبیات» (ادبیاتیمیزدا فضولی و نباتینین توتدوغو یئر)
گزارشی از جلسۀ «جایگاه فضولی و نباتی در ادبیات» (ادبیاتیمیزدا فضولی و نباتینین توتدوغو یئر)
فضولی و نباتی – سه شنبه، ۱۰ مرداد ۱۳۹۶، محفلی با عنوان «جایگاه فضولی و نباتی در ادبیات»، با حضور تنی چند از اصحاب راستین فرهنگ و هنر استان، در مؤسسۀ ثمین کتاب ایرانیان برگزار شد.
فضولی و نباتی – استاد برجستۀ تاریخ، دکتر رحیم شهرتیفر، گفت: اتفاق بسیار مهمی است که به نام حکیم ملا محمد فضولی و سید ابوالقاسم نباتی جلسهای ترتیب داده شده است. متأسفانه جامعۀ ما دچار غفلت شده است و کمتر کسی است که قدر میراثهای ارزشمند سرزمین و استانمان را بداند. هماکنون اگر به خیابان برویم و در یک جامعۀ آماری از رهگذران در مورد این دو شاعر گرانقدر سؤال کنیم، به احتمال زیاد نتیجۀ خوشایندی به دست نخواهد آمد اما همان جامعۀ آماری، اطلاعات ریز فوتبالیستهای خارجی را تمام و کمال میتوانند بازگو کنند. ما نباید افراد جامعه را سرزنش کنیم؛ چراکه چنین مجالس و محافلی به ندرت تشکیل میشود و از طرف مسئولان نیز مورد حمایت قرار نمیگیرد.
فرماندار تبریز ادامه داد: متأسفانه نظام آموزشی ما به معنای واقعی رسالت خود را انجام نمیدهد و افراد جامعه مانند ورّاث بیتوجهی هستند که قدر داشتهها و میراث ارزشمند خود را نمیدانند و به راحتی آنها را از دست میدهند.
وی تصریح کرد: هر دو شاعر بزرگوار مطرح شده در این نشست، مایۀ افتخار جهان اسلام، ایران اسلامی و آذربایجان وآذربایجانیها است و ما باید به داشتن چنین میراث ارزشمندی افتخار کنیم و آنان را بشناسیم و بشناسانیم.
دکتر شهرتیفر گفت: هرچندکه دورهای که این دو شاعر گرانقدر در آن میزیسته، از لحاظ ادبی دورۀ طلایی محسوب نمیشود اما چنین شاعران بزرگی در سرزمینمان پا به عرصۀ شعر و ادب گذاشته و آثار ارزشمندی از خود به یادگار گذاشتهاند. بر ماست که جایگاه ادبی شخصیتهای عالِم و برجستهای چون حکیم ملا محمد فضولی و سید ابوالقاسم نباتی را پاس داشته، به جامعه معرفی کنیم تا افراد جامعه از آنان الهام گیرند و با آثار ارزشمندشان مأنوس شوند.
این چهرۀ سیاسی- فرهنگی استان، در پایان سخنانش از استادان حاضر در مجلس و نیز از فعالیتها و گامهای فرهنگیای که در موسسۀ ثمین کتاب ایرانیان برداشته میشود، قدردانی کرد.
دکتر میرزا رسول اسماعیلزاده، رئیس مرکز ساماندهی ترجمه و نشر کشور، گفت: عنوان بسیار زیبایی برای این محفل انتخاب شده است؛ موضوعی که جایش در مراکز دانشگاهی ما بسیار خالی است. حقیقت این است که در دنیا یک سرزمین شیعه وجود دارد و آن ایران است و من این سخن را بر اساس مطالعات گستردهای که انجام دادهام، بیان میکنم. اگر تمامی مکاتیب، ایدوئولوژیها و مذاهب را بررسی کنیم، در بین تمامی آنها، از نکته نظر دینی، حقوقی، ادبی، ایدئولوژیکی، عقیدتی و فلسفی، هیچ کدام به ترقی و کمال مذهب شیعۀ اصیل و خالص نیستند. امروزه این مکتب و مذهب را، جمهوری اسلامی ایران به حد و قالب یک دولت رسانده است اما متأسفانه در شناساندن چهرۀ راستین مذهب شیعۀ ناب و شخصیتهای برجسته و تأثیرگذار آن در عرصههای مختلف، ضعفهایی وجود دارد.
فضولی و نباتی – اسماعیلزاده ادامه داد: ما گنجینههای بسیار ارزشمند ادبی در استانمان داریم که متأسفانه از آنها غفلت میورزیم. اگر جاهل بدانها بودیم، ایراد کمتری بر ما وارد بود اما ما به داراییهای ارزشمندمان جاهل نیستیم بلکه از آنها غافلیم. البته جای شکر دارد که هنوز هم در این سرزمین افرادی وجود دارند که در مکانی که وسعتش دویست متر بیشتر نیست، کارهایی را که در حد و وسع یک دانشگاه است و در محیطهای آکادمیک باید طرح و پرداخت شود، در آن مطرح میشود؛ آن هم به چنین کیفیت قابل تحسینی و هزاران شکر که در بین مسئولان و شخصیتهای سیاسی مملکت، شخصیتهایی مانند دکتر شهرتیفر وجود دارد که با حضورشان از چنین فعالیتهای ارزندۀ فرهنگی حمایت میکنند و با سخنرانی ارزشمندشان باب سخن را باز میکنند تا دردهای اینچنینی مطرح و مداوا شوند.
وی تأکید کرد: موضوع این محفل که دو شاعر گرانقدر سرزمینمان هستند، بسیار پراهمیت است. هرچند که در دورۀ زندگی این دو شاعر، شاعران سرشناس دیگری میزیستند اما تأثیرگذاری فضولی و نباتی در فرهنگ و مدنیت ما بسیار قابل توجه است.
شعر فضولی به گونهای است که هم افرد عادی میتوانند آن را بخوانند و لذت ببرند و هم متخصصان ادبیات میتوانند به لایههای درونی آن پیبرده و تفسیر کنند. تمام شاعران آذربایجانی و ترکِ بعد از فضولی، از نظر فرم و محتوا از وی تأثیر پذیرفتهاند. تأثیر ملا محمد فضولی آن قدر گسترده و عمیق است که نه تنها ادبیات شیعه بلکه ادبیات شرق را متأثر کرده است. در طول اعصار، شاعرانی وجود داشتند که پس از درگذشتشان، چند سالی مطرح بوده، بر شاعران پس از خود تأثیر گذاشته و بعد به فراموشی سپرده شدهاند اما فضولی چنین نیست. آثار وی، ادبیات اسلام و به خصوص ادبیات شیعه را هم در شاخۀ دیوانی و هم در شاخۀ مرثیه، به شدت تحت تأثیر قرار داده است.
هرچند ادبیات مرثیه سالها پیش از فضولی به وجود آمده است اما وی برای اولین بار آن را به شکل و قالبی منسجم و مکتوب درآورده است؛ به عبارتی ملا محمد فضولی، پایهگذار ادبیات مرثیۀ ترکی آذربایجانی است و تمام شاعران مرثیهسرای بعد از وی، از او تقلید کردهاند.
فضولی اثر ارزشمند «حدیقهالسّعدا» را به تقلید از «روضهالشهدا»ی کاشی سروده است و به قولی «حدیقهالسعدا»، ترجمۀ «روضهالشهدا» است. در قرن معاصر، ملا محمد نخجوانی که خود مجتهد و مرجع تقلید بوده، اثر «سحاب الدموع» را به تقلید از «حدیقهالسعدا» سروده و عالِم بزرگ مرثیه خوان، آیتالله خسروشاهی، در اغلب مرثیهخوانیهایش از تصاویر «سحابالدموع» بهره گرفته است؛ کتابی که تا پنجاه سال پیش چاپ و منتشر میشد و متأسفانه امروزه خبری از چاپ و نشر این اثر ارزشمند نیست.
فضولی و نباتی – رئیس مرکز ساماندهی ترجمه و نشر کشور، در مورد دیگر شاعر برجستۀ آذربایجان، ابوالقاسم نباتی گفت: نباتی عالَمی دیگر است و صدها افسوس که مردم ما شناخت کافی از جایگاه این شاعر گرانقدر ندارند. حقیقت این است مردمی که شاعری چون نباتی دارد، از غرور و شادی نباید در زمین و زمان بگنجد.
نباتی، پایهگذار عرفان شیعه در زبان ترکی آذربایجانی است. وی به صراحت بر زاهدان ریایی میتازد و از بیان سخنان گزنده در خطاب به زاهدان ریاکار، هیچ واهمهای ندارد. حقیقت این است که کمتر کسی توانسته است مانند نباتی زاهدان ریایی را رسوا کند. عرفان نباتی بسیار واضح و آشکار است و مانند شاعران بزرگی چون حافظ، می و شراب حقیقت را نه از ساقی که مستقیم از حضرت ابوالفضل (ع) و حضرت علی (ع) طلب میکند.
دکتر صمد رحمانی، دیگر سخنران این محفل گفت: فضولی در قصیدۀ «انیس القلب» که از قصیدۀ «مرآت الصفای» خاقانی شروانی استقبال نموده در حق سخن و ارزش آن گفته است:
دلم دریاست اسرار سخن دُرهای غلطانش/ فضای علم، دریا، فیض حق، باران نیسانش
زبانست آن که انسانیش میخوانند اهل دل/ که حیوان تا نمیگوید، نمیگویند انسانش
کسی قدر زبان خویش میدانم نمیداند/ همانا قیمتی چندان ندارد لعل در کانش
این استاد زبان و ادبیات ترکی، ادامه داد: اغلب چنین میپنداریم که رمان و داستان پدیدهای است در کلام نثر که از غرب برای ما شرقیها به صورت هدیه نازل شده است اما با کمی تأمل بر ادبیات کلاسیک کشورمان متوجه میشویم که ما داشتههای خودمان را یا نخواندهایم و یا بد خواندهایم. مسِ نقدهای تخریبی از آثار گذشتگان، چنان عرصه را بر عرضۀ شاهکارهای ادبیمان در درج میراث ملی تنگ کرده است که مجال و جایی برای اظهار وجود جواهرات باقی نمانده است.
نقد کتاب رمان از منظر مسائل تخصصی مذهب و شریعت، بیشک ارزش فنی اثر را آسیبپذیر خواهد کرد؛ به عنوان مثال مقتلهایی از قبیل روضهالشهدا، حدیقهالسعدا و … که جنبۀ فنی داستانی آنها در اوج قرار دارد، اگر زیر تیغ کاوشهای منابع دینی و رسمی برود، همچون گلی پرپر خواهد شد.
صمد رحمانی افزود: در حقیقت «حدیقهالسعدا»ی فضولی یک رمان منثور و منظوم است؛ همان گونه که لیلی و مجنون وی رمانی منظوم به شمار میآید.
اگر رمان واقعگرای غرب در قرن هفدهم میلادی با «دن کیشوت» سروانتس شروع شده و در آن از مرگ اشرافیت و شوالیهگری به زبان شوخی و مضحکه سخن رفته است، در قرن شانزدهم در رمان فضولی بغدادی از مرگ انسانیت در سیطرۀ زر و سیم و مرثیه بر آزاداندیشی بحث شده است.
«حدیقهالسعدا» اولین رمان تاریخی به زبان ترکی است که از حوادث زندگی حضرت آدم (ع)، حضرت نوح (ع)، حضرت ابراهیم(ع) و فرزندانش، حضرت یعقوب (ع) و فرزندان ، حضرت موسی (ع)، … و حضرت ختمی مرتبت محمد (ص) و سایر آلعبا برداشت شده است. این رمان که واقعگرایانه به تحریر درآمده، با قرآن و احادیث هم مطابقت دارد؛ هرچند که برای تمامی سطور آن نمیتوان شواهد و اسنادی ارائه داد؛ چراکه قسمت بیشتر رمان حاصل تخیل هنری نویسنده است.
اگر نظامی بزرگ بر شیوۀ روایتی داستانی آثار خود تأکید کرده، فضولی با انتخاب شیوۀ نمایشی، راه خود را از استادش جدا نموده است. از این لحاظ است که «لیلی و مجنون» این دو استاد سخن، از هم متمایز میگردد. فضولی چنین صحنههای نمایشی را در «حدیقهالسعدای» خود و نیز در «رند و زاهد»، «صحت و مرض» و مثنوی «بنگ و باده» هم پیش گرفته است.
خسرو سرتیپی، ادیب و شاعر استانمان گفت: وقتی سخن از نباتی است، خودم را در وسعت بیانتهای نباتی گم میکنم. روزی دوستی از من پرسید که فضولی و نباتی را چگونه میبینی؟ در پاسخ گفتم: چگونه از من انتظار مقایسۀ دو شاعری را داری که یکی پادشاه عالم شعر و آن دیگری مجنون این عالم است. در پاسخ اصرار او به ناچار گفتم: اگر تمام دیوانهای شاعران آذربایجان را جمع کنید و در رأس آنها دیوان فضولی و در انتهای آنها دیوان نباتی را قرار دهید، از دیوان فضولی بر همۀ دیوانهای زیرین عسل سرازیر میگردد و از دیوان نباتی بر همۀ آنها آتش دمیده میشود.
سرتیپی افزود: اگر بخواهیم فضولی را بشناسیم، باید به سمت نباتی برویم و برای شناخت نباتی، فضولی میتواند بهترین راهنمایمان باشد. در قیاسی عامیانه، فضولی همانند ریش سفیدی است که حاجبان و پردهدارانش با اکرام و عزت میهمانان بارگاهش را با خوشامدگویی درباری و رسمی به حضور سلطان فضولی میطلبند اما نباتی میهمانانش را خود با صلایی متواضعانه و ساده به کلبۀ روستایی محقرش فرامیخواند.
وی ادامه داد: در اشتین، زادگاه نباتی، کرامتهایی از وی سینه به سینه نقل شده است. میگویند شاهین و عقاب بر شانۀ نباتی مینشست؛ مارها در زیر پایش آرام میگرفتند و کراماتی از این دست. در پاسخ برخی که در صدد رد این روایات هستند، باید گفت: امروزه بشر با بهرهگیری از تکنولوژی به آسمانها میرود و کسی در صدد رد چنین اتفاقاتی که تا چندی پیش خرق عادت محسوب میشد، برنمیآید پس چگونه میتوانند کرامات بزرگانی چون نباتی را انکار کنند؟!
وقتی که نباتی میگوید: «چیخمیشام بیر یئره کی گنبد خضرا نه چی دیر»، باید پذیرفت که هر کسی قادر به بیان چنین سخنی نیست مگر این که به جایگاهی والا در عرفان دست یابد.
نباتی در ذم زاهدان ریایی بیپروایانه سخن میگوید:
زاهد یئری گئت دنگ ائلهمه/ سنه الله گرکدیر، منه مولا مولا
خسرو سرتیبی تأکید کرد: تاکنون هیچ شاعر ترکیسُرایی نتوانسته است همانند نباتی از صنعت تکرار بهره برگیرد و اشعاری زیبا خلق کند:
نه ز کافم و نه از نون نه از این دو حرف بیرون/ نه نباتیم نه مجنون، هله لنگ لنگ لنگم
همچنین تضمینهایی که نباتی از اشعار حافظ کرده است، بینظیر است:
تا که در کشور دل عشق تو سلطان کردم/ گام اول به رهت ترک سر و جان کردم
من نه امروز چنین چاک، گربان کردم/ سالها پیروی مذهب رندان کردم
***
ای خوش آن روز که منزلگه من کوی تو بود/ سایه گستر به سرم قامت دلجوی تو بود
این دل سوخته غارتزدۀ خوی تو بود/ دوش در حلقۀ ما صحبت گیسوی تو بود
این شاعر برجستۀ ترکیسرا افزود: گویا نباتی میداند که فضولی کیست و فضولی میداند حرفش را به که میگوید. فضولی میگوید:
ای اسیر دام غم بیر گوشۀ میخانه توت/ توتما زهّادین مخالف پندینی، پیمانه توت
نباتی به زیبایی و با استفاده از صنعت تکرار و با ریتم و آهنگی گوشنواز، سخن استادش فضولی را تأیید میکند و میگوید:
توتدوم گئنه خوش هنگیله میخانهنی میخانهنی/ ساقی آماندیر دورما وئر پیمانهنی پیمانهنی
خسرو سرتیپی در پایان سخنانش گفت: میتوان در بغداد، اردبیل، تبریز، شیراز و کرمان و … شاعر سرآمدی شد اما در اشتبین نباتی شدن، کار هر کسی نیست.
در این محفل، شاعر توانمند تبریزی، حسن الهی، با قرائت غزل زیبایی کام حاضران را شیرین کرد.
زهرا احمدی، مدیرعامل مؤسسۀ ثمین کتاب ایرانیان، در پایان این مراسم از حاضران در این محفل صمیمی و پربار، سپاسگزاری کرد و ضمن دادن نوید انتشار دیوان منقح نباتی به کوشش دکتر میرزا رسول اسماعیلزاده و نیز استاد خسرو سرتیبی، ابراز امیدواری کرد با همکاری نهادهای فرهنگی کشور و با همکاری استادان حاضر در جلسه، به زودی همایشی به نام این دو شاعر گرانقدر برگزار شود.
ذکر این مطلب نیز خالی از لطف نیست که تمام حاضران این محفل از محققان، نویسندگان، موسیقیدانان، خوشنویسان و پزشکان برجستۀ شهر بودند. به حق باید گفت گرد هم آمدن چنین جمع ارزندهای که هر کدام در رشته و هنر خویش وزنهای هستند، بر شهر تبریز مبارک باشد.
گزارش : جلیل نژاد
عکاس: درخشانی
نشر از بولتن فرهنگی هنری تبریز
@ebultan