یادداشتی در باب فطرس به بهانه ی اجرای نمایش فطرس در محرم ۹۶ در تبریز به قلم حسین طلیعه
یادداشتی در باب فطرس به بهانه ی اجرای نمایش فطرس در محرم ۹۶ در تبریز به قلم حسین طلیعه
یادداشتی در باب فطرس به بهانه ی اجرای نمایش فطرس در محرم ۹۶ در تبریز به قلم حسین طلیعه – با توجه به فرارسیدن ماه محرم وشیوع برخی آسیبهای عزاداری و غلو بیش از حد در جریانات قبل و بعد از عاشورا و امام حسین (ع)من جمله
داماد شدن حضرت قاسم در شب عاشورا
۱۸ ساله بودن حضرت علی اکبر در روز شهادت
.
.
.
وداستان فطرس که میخواهیم دراین مورد چند جمله ایی را به استحضار دوستان عزیز برسانیم
وقتی حضرت سید الشهدا متولد شد خداوند جبرئیل را با هزار ملک برای تبریک گفتن به سوی پیامبرفرستاد.حضرت جبرئیل در هنگام نزول به زمین از جزیره ای گذشت که در آن فطرس ملک ۷۰۰ سال محبوس بود گذشت. فطرس که طبق برخی از روایات از حاملان عرش بود به خاطر انجام ندادن
تکلیفی که خداوند بر دوش او قرار داده بود و خداوند او را به این صورت عقوبت کرده بود. وقتی که جبرئیل از آنجا می گذشت فطرس از او پرسید جبرئیل چه خبر است که با این خیل ملک به سوی زمین امده ای ؟
حضرت جبرئیل (ع) فرمود: خداوند متعال به حضرت محمد(ص) نعمتى کرامت فرمود. و
مرا فرستاده که از جانب خودش به او تبریک بگویم.
فطرس گفت : اى جبرئیل اگر مى شود مرا هم با خود ببرید شاید محمد(ص) براى من دعا کند و من از این گرفتاری نجات پیدا کنم .
حضرت جبرئیل فطرس را با خودش به محضر مقدس حضرت رسول الله (ص) آورد. وقتى که خدمت حضرت رسید از طرف خداوند به آن حضرت تبریک گفت و داستان فطرس را نیز تعریف کرد .
حضرت فرمود: اى فطرس خودت را به این مولود مبارک بمال که انشاء الله حالت خوب مى شود.
فطرس ،
میگریست و خود را به قنداقه حضرت اباعبدالله (ع) می مالید، بمحض مالیدن متوجه شد
پرشکسته اش خوب شد و خداوند به خاطر امام حسین (ع) توبه اش را پذیرفت .
خلاصه بالا رفت و چون به آسمان رسید گریه مى کرد و صدا مى زد: اى ملائک من آزاد شده حسینم .
کیست کسى مثل من که آزاد کرده حسین باشد، بعد برگشت ، و گفت : اى رسول خدا به همین زودی مى آید روزی که این مولود را خواهند کشت و روضه کربلا را براى پیامبر (ص) تعریف کرد، هم
خودش و هم پیامبر و هم تمام ملائکه گریه کردند و بعد گفت : یا رسول الله در مقابل این حقى که این مولود گردن من دارد من ضامن مى شوم که هر کس به زیارت این شهید غریب برود یا اشکى براى اوبریزد چه از راه دور و نزدیک آن سلام و گریه را به حضرتش ابلاغ کنم …
اما یک سؤال
با توجه به اینکه فرشتگان معصومند و عذاب نمی شوند چگونه می شود داستان فطرس را توجیه کرد؟فرشتگان الهی به تصریح قرآن کریم مکلف هستند و معصوم.
البته علامه طباطبایی در تفسیر المیزان جلد ۹ (ذیل آیه ۶ سوره ی تحریم ) می فرماید که تکلیف فرشتگان تکلیف تکوینی است نه تشریعی در نتیجه عقاب و ثواب ندارند و با این حساب تمرد و عصیان هم برای آنان متصور نیست .
داستان فطرس بدین گونه که در برخی از کتب روایی ثبت شده با ظواهر قرآن از جمله ی آیه ی ۶ سوره ی تحریم آیه ی ۲۷ سوره ی نساء و آیه ی ۶۴ سوره ی مریم سازگاری ندارد و در نتیجه نمی توان معنای ظاهری آن را قبول کرد .
لذا ممکن است بگوییم با فرض صحت روایات این قضیه دارای یک معنای باطنی و سمبلیک باشد که در تبیین آن معنای باطنی و سمبلیک اختلاف نظز هست و می توان برای آن محملی فرض کرد .
مثلا استاد شهید مطهری در باره می گوید :
«داستان فطرس رمزی است از برکت وجود سید الشهدا که بال شکسته ها با تماس به او صاحب بال و پر می شوند . افراد و ملت ها اگر به راستی خود را به گهواره ی حسینی بمالند از جزایر دور افتاده رها می شوند و آزاد می شوند
بابررسی آیات و روایات متعدد، می توان ویژگیهای زیر را برای فرشتگان برشمرد:
۱. موجودات شریف و ارزشمندی هستند که واسطه بین خداوند متعال و عالم محسوس به شمار میآیند و در همه حوادث بزرگ و کوچک جهان نقش دارند؛ بر هر امری با توجه به ابعاد و جنبه های مختلف آن یک یا چند فرشته گمارده شده است، نقش فرشتگان در حوادث و جریانها، اجرای فرمان الهی و تثبیت آن در جایگاه ویژه اش است. قرآن کریم در این باره می فرماید: “لا یسبقونه بالقول و هم بامره یعملون؛(۱) آنها در هیچ سخنی بر خداوند پیشی نمی گیرند و مطیع امر خداوندند.”
۲. در فرشتگان سرکشی و نافرمانی وجود ندارد؛ چون اراده ای مستقل از اراده خداوند ندارند تا چیزی خلاف خواست او بخواهند. قرآن در این مورد می فرماید:”لا یعصون الله ما امرهم و یفعلون ما یؤمرون؛(۲) فرمان خداوند را مخالفت نمیکنند و امر او را اطاعت می کنند.”
۳. فرشتگان، با وجود فراوانی و کثرت، از نظر مقام و درجه مختلفند، برخی برتر از برخی دیگرند و عدهای فرمانده و عدهای فرمانبردارند. آن که فرمانده است به امر الهی امر میکند و فرمان می دهد و آن که فرمانبر است نیز به دستور الهی مطیع و فرمانبردار است و همگی در این ویژگی که از خود اراده و اختیاری ندارند، مشترکند؛ چنان که قرآن می فرماید: “و ما منّا اِلاّ و له مقام معلوم؛(۳) هر کدام از ما فرشتگان دارای رتبه و جایگاه معین و مشخصی است.”
۴. چون کارهای فرشتگان به امر خداوند و اراده اوست و خداوند در همه امورش غالب و چیره است – “و الله غالبٌ علی امره؛(۴) خداوند بر کارش مسلط و چیره است- و هیچ چیز در آسمانها و زمین او را عاجز و مغلوب نمی سازد،(۵) فرشتگان نیز که فرمانبرداران حق بوده، اراده و خواستی جز اراده و خواست او ندارند و همواره چیره و پیروزند.(۶)
پی نوشت ها:
۱. انبیا(۲۱)آیه۲۷.
۲. تحریم(۶۶)آیه ۶.
۳. صافات(۳۷)آیه۱۶۴.
۴. یوسف(۱۲)آیه۲۱.
۵. فاطر(۳۵)آیه ۴۴.
۶. ر.ک: المیزان، ج۱۷، ص۱۲، ذیل آیه اول سوره فاطر.
۷. ر.ک: سفینه البحار، شیخ عباس قمی(ره)، ج۳، ص۹۳۰؛ بحارالانوار، ج۲۶، ص۳۴۰، روایت ۱۰ و ج۴۳، ص۲۴۳، روایت ۸ و ج۴، ص۱۸۲، روایت ۷.
۸. بقره(۲)آیه ۲۵۳.
#فرشته
فرشته یا مَلَک موجوداتی نامرئی و فراطبیعی، که مأمور اجرای اوامر خدا در دنیا و آخرتاند. فرشتگان دستهها و وظایف مختلفی دارند مانند: نوشتن نامه اعمال، آوردن وحی بر اولیاء، حفاظت از انسانها و یاری مؤمنان، رساندن روزی مادی و معنوی، گرفتن جانها، دعا و استغفار کردن برای مؤمنان، هدایت قلبها، مأموران عذاب.
گروهی از فرشتگان نیز فارغ از امور دنیا به عبادت خدا و رکوع و سجود مشغولند.
هر یک از ملائکه وظیفه و مقامی معلوم دارند و در انجام وظیفه خود کوتاهی نکرده و از هر گناه و نافرمانی پاک و مبرّا هستند. آنها میتوانند به برخی صورتها درآیند. از این موجودات ۸۸ بار در قرآن یاد شده و باور به وجود آنها بخشی از ایمان مسلمانان است. مهمترین فرشتگان،جبرائیل، میکائیل، اسرافیل و عزرائیل
هستند. به هنگام نفخ صور، ملائکه نیز خواهند مُرد و در قیامت
مجددا زنده میشوند.
بیشتر لغتشناسان ملائکه را جمع مَلَک دانسته و معتقدند با اینکه فرشتگان زن یا مرد نیستند، گاهی به اعتبار لفظ برای آن ضمیر مؤنث آورده میشود .برخی دیگر، ملائکه را جمع مَلاک، به معنای رسالت و فرستادن، میدانند چرا که فرشتگان همان فرستادگان الهی بین خدا و پیامبران یا بندگان او هستند.
در قرآن کریم، سخن صریحی دربارۀ ماهیت و چیستی فرشتگان نیامده است. آنچه مسلم است، فرشتگان ماهیتی مغایر با انسان و دیگر مخلوقات ذی شعور مانند جن و حیوانات دارند؛ اما این مسئله که ماهیت آنها چیست، مورد اختلاف است. بیشتر دانشمندان، فرشتگان را موجوداتی غیرمادی میدانند و گروهی از متکلمان، آنان را دارای جسم لطیف به شمار میآورند. با این حال، هر دو گروه، بر این مطلب اتفاق نظر دارند که فرشتگان قابل ادراک حسی نیستند. برخی متکلمان ملائکه را اجسام لطیف و نورانی میدانند که قادر هستند به اشکال و صورتهای مختلف متمثل شوند و انبیا و اوصیا قادر به دیدن آنها میباشند . ملائکه در علم و قدرت، موجودات کاملی هستند و شب و روز در حال عبادتاند بدون این که خستگی بر آنها عارض شود و یا مخالفت امر الاهی کنند. فلاسفه ملائکه را دو دسته کلی میدانند : گروهی تدبیرکننده عوالم و گروهی مشغول تسبیح و عبادت خداوند.
فرشتگان در ادیان :
زرتشت: در این دین به شش فرشته بلند مرتبه زرتشتی، امشاسپندان و به دسته دیگر که مقام پایینتری دارند، ایزد گفته میشود. ایزدان دو دستهاند: ایزدان مینوی و ایزدان دنیوی. همه فرشتگان مخلوق اهورامزدا هستند و هر امشاسپند مظهر یکی از صفتهای او ست.
یهودیت: در این دین، فرشتگان به منزله بندگان خدا هستند که دستورهای او را در زمین اجرا میکنند. آنان مؤمنان را حمایت و کافران را تنبیه میکنند و وحی الهی را به انسانها میرسانند. گاهی هم امکان دارد در زمین به شکل انسان ظاهر شوند.
مسیحیت: در انجیل، در موارد بسیاری از فرشتگان سخن به میان آمده. فرشتگان پیش از انسان آفریده شده و نگاهبان انسانند. درود فرستادن و به نوعی پرستش برخی فرشتگان مانند میکائیل، در کلیساهای مسیحی رایج است، به گونهای که از سده چهارم میلادی، در سرزمینهای مسیحی، نمازخانههایی برای میکائیل ساخته شده است.
قرآن از بین فرشتگان تنها از جبرائیل و میکال که همان میکائیل است، مالِک که مأمور دوزخ است و هاروت و ماروت نام برده است. روایات گویای آن هستند که در میان فرشتگان، جبرائیل،
میکائیل، اسرافیل و عزرائیل از جایگاه ویژه و بلندی برخوردارند. مهمترین کارهای این چهار فرشته عبارتند از: جبرائیل، آوردن وحی برای اولیاء الهی، میکائیل، رزق و روزی بندگان، اسرافیل، مظهر حیات الهی و دمیدن درصور، عزرائیل، گرفتن جانها.
واژه ملک در قرآن هشتاد و هشت مرتبه در هشتاد و شش آیه آمده است که سیزده مورد کلمه مَلَک و دو مورد مَلَکَین و هفتاد و سه مورد کلمه ملائکه میباشد.
قرآن کریم کارهای فراوانی را برای فرشتگان برشمرده است. وساطت در نزول وحی و ابلاغ پیام الاهی به پیامبران،
تدبیر امور عالم و وساطت در رساندن فیض الاهی به مخلوقات،
استغفار و شفاعت برای مؤمنان و امداد آنان، لعن کافران، ثبت اعمال بندگان و قبض روح آنان در هنگام مرگ از جمله مأموریتهای الاهی است که فرشتگان آنها را اجرا میکنند. فرشتگان در عالم برزخ و آخرت نیز حضور دارند؛ گروهی از آنان در بهشت مستقر هستند و گروهی نیز نگاهبان دوزخ و دوزخیاناند.
افزون بر آنچه یاد شد، فرشتگان همواره به عبادت وتقدیس و
تسبیح خداوند اشتغال دارند و هیچ گاه از این عمل فراغت نمییابند و به کاری دیگر نمیپردازند. قرآن در این رابطه میفرماید: و آنان که نزد او هستند (یعنی فرشتگان) از پرستش او نه سرپیچی میکنند و نه خسته میشوند. شبانه روز تسبیح میگویند و سستی نمیورزند.
فرشتگان مراتب مختلفی داشته و هر یک مقام معلومی دارند. گروهی در زمرۀ کارگزاران گروه دیگر به شمار میآیند، گروهی از کارگزاران فرشتۀ وحی(جبرائیل) و فرمانبردار اویند، و گروهی کارگزار فرشتۀ قبض روح (عزرائیل).
قرآن کریم برخی از دستههای فرشتگان را اینگونه نام میبرد: صافات، زاجرات، تالیات، مرسلات، عاصفات، ناشرات، فارقات و ملقیات.
دستهبندیهای مختلف دیگری نیز برای ملائکه بیان شده است: مانند فرشتگان مقرب، ارواح مُهَیمِه، فرشتگان موکل بر اجرام آسمانی، فرشتگان عقلی و فرشتگان زمینی، فرشتگان نون، قلم و لوح، و فرشتگان موکل بر موجودات جسمانی .
بیشتر عالمان دینی بر طبق آیه ( و به راستی ما فرزندان آدم را گرامی داشتیم، و آنان را در خشکی و دریا برنشاندیم، و از چیزهای پاکیزه به ایشان روزی دادیم، و آنها را بر بسیاری از آفریدههای خود برتری آشکار دادیم.) معتقدند فرشتگان از انسانهای معمولی برترند ولی اگر انسان با تقوا و عبادت استعدادهای خود را بالفعل کند از ملائک برتر خواهد شد.
بنابر روایات متعدد؛ ملائکه از با سابقهترین مخلوقاتی هستند که خداوند متعال آنان را آفریده است؛ در احادیث شیعه آمده است که خلقت ملائکه (فرشتگان) بعد از خلقت انوار و ارواح پیامبر(ص) و امامان(ع) بوده و پرتعدادترین مخلوقات خداوند هستند. ملا صدرا مطابق برخی احادیث تعداد فرشتگان آسمانها را هزاران میلیارد برابر انسانها میداند که همه آنها در مقابل فرشتگان عرش ناچیز دانسته شدهاند.
در اولین آیۀ سورۀ فاطر آمده است که فرشتگان دارای بال هستند، منظور از بال داشتن فرشتگان این است که آنها مجهز به چیزی هستند که با آن از آسمان به زمین و از زمین به آسمان میروند، نه اینکه بالی نظیر بال پرندگان داشته باشند. در حدیثی از ابن عباس، پیامبر در معراج جبرائیل را با ششصد بال مشاهده کرد.درباره بال فرشتگان نظرات مختلفی ارائه شده است: امام خمینی در کتاب شرح چهل حدیث معتقد است فرشتگان عالم ملکوت مجرد تام بوده و بال ندارند، اما فرشتگان عالم مثال ممکن است دارای بال و پر مثالی باشند.برخی تعداد بالها را نشانه سرعت فرشتگان در انجام اوامر الهی میدانند و بعضی آن را نشان تفاوت مراتب فرشتگان یا تفاوت عوالم آنها میدانند
ملائکه علم خود را همانند پیامبران از لوح محفوظ کسب میکنند. از مجموع آیات و روایات چنین برمیآید که علم ملائک، در موارد بیشماری بیش از انسانهای معمولی است؛ ولی در برابر انبیایی همچون آدم که حتی مقام انبیای اولوالعزم را ندارد ظرفیت علمی کمتری دارند، چنانکه قرآن، آدم را معلم ملائکه معرفی میکند و آنها ظرفیت فراگیری همه اسماء الهی را در خود نیافتند.
قرآن به صراحت مؤنث بودن فرشتگان را مردود دانسته و آن را باور مشرکان میداند. مذکر و مؤنث بودن در حوزه مادیات و جسمانی بودن موجودات مطرح است و بنا بر اینکه ملائکه موجودات مجرد میباشند، مذکر و مؤنث بودن در آنها معنا ندارد، همانطور که نسبت به خورشید و ماه مذکر و مؤنث بودن بیمعناست. تمثل یعنی فرشتگان با صورتی غیر از صورت اصلی خود ظاهر شوند. قرآن کریم در ماجرای حضور فرشتگان نزدحضرت ابراهیم(ع)، لوط، داوود، مریم، و پیامبر اکرم(ص) تمثل بشری فرشتگان را مطرح کرده است. در روایات متعددی تمثل فرشتگان بر انسانها مطرح شده که از جمله آنها تمثل جبرئیل برای پیامبر اکرم(ص) به صورت دحیه کلبی است.
قرآن ملائکه را معصوم و به دور از هر نافرمانی معرفی میکند، با اینحال مواردی با این دیدگاه به ظاهر ناسازگار مینماید که عالمان دینی در رفع این تعارض کوشیدهاند، مانند سؤال ملائکه از خلقت آدم، هاروت و ماورت، و فُطرُس ملک.
برخی عالمان، شیطان را نیز از فرشتگان میدانند که پس از نافرمانی از دستور سجده برآدم از درگاه خدا رانده شد.
امیر المؤمنین علی(ع) درباره خلقت ملائکه فرمود: خدایا ملائکه را آفریده و در آسمانت جای دادی، ملائکهای که نه در آنان سُستی است و نه غفلت، و نه در ایشان معصیت مفهوم دارد. آری آنان داناترین خلق تو به تو و ترسندهترین خلق تو از تو، و مقربترین خلق تو به تو و عاملترین خلق تو به فرمان تو هستند، نه خواب بر دیدگان ایشان مسلط میشود و نه سهو عقول، و نه خستگی بدنها، ایشان نه در پشت پدران جای میگیرند، و نه در رحم مادران، و نه خلقتشان از ماء مهین است، بلکه توای خدا؛ ایشان را به نوعی دیگر ایجاد کردهای، و در آسمانهایت منزل دادی، و با جای دادنت در جوار خود اکرامشان کردهای، و بر وحی خود امین ساختی، و آفات را از ایشان دور کردی، و از بلاها محافظتشان فرمودی و….خطبه ۹۱ نهج البلاغه، معروف به خطبه اشباح، به خلقت فرشتگان، اقسام آنها، ویژگیها، توانائیها و وظایف آنها پرداخته است.
در روایتی از امام کاظم(ع) آمده است: اگر مؤمنی بمیرد ملائکه و مکانهایی که وی خدا را در آنها عبادت نموده است بر او میگریند. آمادگی فرشتگان برای یاری امام حسین(ع) در عاشورا و گریه آنها بر شهادت وی و زیارت آنها از قبور ائمه(ع) از دیگر اموری است که در روایات به آنها اشاره شده است.
کروبیل، کوکبائیل، شمشائیل، اسماعیل و دردائیل از دیگر فرشتگانی هستند که در احادیث از آنها نام برده شده است.
خداوند در آیه ۶۸ سوره زمر میفرماید به هنگام نفخه صوراول، تمام کسانی که در آسمانها و زمین هستند میمیرند مگر کسانی که خدا بخواهد. در روایتی از پیامبر(ص)سؤال شد که چه کسانی در این آیه استثنا شدهاند؟ حضرت فرمود: جبرئیل، میکائیل، اسرافیل و ملک الموت و وقتی خلائق قبض روح شدند آنها نیز به فرمان خدا به ترتیب میمیرند. روایت دیگری حاملان عرش خدا را نیز بر این ملائک افزوده است.
در مورد کیفیت مرگ فرشتگان، باید گفت که آنچه ما آن را مرگ میدانیم (خروج روح از جسم و عالم ماده) درباره ملائک معنا ندارند؛ چون آنان جسم ندارند، تا خروج روح از آن مفهوم داشته باشد. لذا درباره ماهیت مرگ آنان احتمالاتی وجود دارد:
مراد از مرگ گسستن پیوند روح از قالب مثالی آنها باشد.مقصود، از کار افتادن فعالیت مستمر ارواح و ملائک و از دست دادن توان ادراکیشان باشد.
در قیامت و به هنگام نفخه دوم صور، خداوند دوباره فرشتگان را زنده میکند.
#فطرُس
فُطْرُس در روایات، فرشتهای رانده شده از درگاه الهی است که به هنگام ولادت امام حسین(ع) بال و پر خود را به قنداقه ایشان مالید و مورد بخشش خداوند قرار گرفت. از وی با القاب «عَتیقُ الحُسَین» و «صَلصائیل» نیز یاد شدهاست. برخی با معصوم دانستن فرشتگان، در سند این روایت تردید کردهاند.
شیخ صدوق در کتاب امالی در حدیثی از امام صادق(ع)نقل میکند: فُطرُس، یکی از فرشتگان حامل عرش در انجام وظیفهاش سُستی کرد، بالهایش شکسته و به جزیرهای در زمین تبعید شد. وی ۷۰۰ سال به عبادت خدا مشغول بود تا امام حسین(ع) به دنیا آمد. جبرئیل با هفتاد هزار فرشته جهت تبریک این میلاد به زمین نازل شدند، وقتی از کنار فطرس گذشتند او از علت نزول آنان جویا شد و از آنان خواست تا وی را با خود ببرند. جبرئیل نزد پیامبر(ع) برای وی میانجیگری کرد. با پیشنهاد پیامبر(ص)، فطرس خود را به قنداقه امام حسین(ع) مالید و خداوند بالهایش را بهبود بخشیده و او را به جایگاه اولیهاش بازگرداند.
فطرس پس از بهبودی و عروج به آسمان به رسول خدا خبر از شهادت فرزندش حسین داده و میگوید به جبران این شفاعت، زیارت هر زائر و سلام و صلوات هر سلام دهندهای را به امام حسین(ع) برساند.
در برخی روایات از فطرس به نام «عَتیقُ الحسین» یعنی آزاد شده حسین یاد شده است. در روایتی از ابن عباس، فطرس در بین فرشتگان به مولی الحسین نیز شناخته میشود.
مطابق بعضی از روایات، نام این فرشته «صَلْصائیل» بود.
در این گزارش پیامبر(ص) در دعا برای شفای وی از این نام یاد میکند:
«اَللّهُمَّ اِنّی أسْألُکَ بِحَقِّ ابْنی الْحُسَینِ اَنْ تَغْفِرَ لِصَلْصائیلَ خَطیئَتَهُ وَ تَجْبُرَ کَسْرَ جَناحَهُ وَ تَرُدَّهُ اِلی مَقامِهِ مَعَ الْمَلائِکَهِ الْمُقَرَّبینَ» (ترجمه:خدایا! به حقّ پسرم حسین(ع)از درگاهت میخواهم که گناه صلصائیل را بخشیده و بال و پرش را سلامت بخشی، و او را به مقام (نخستینش) به فرشتگان مقرّب بازگردانی.)
داستان فطرس از معروفیت زیادی برخودار است و کتابهای دعا مانند مفاتیح الجنان در دعای روز سوم شعبان از وی یاد کرده و آوردهاند
علامه مجلسی در بحار الانوار بابی با عنوان «برتری پیامبر(ص) و اهل بیت بر فرشتگان» آورده و یکی از دلایل این برتری را داستان فطرس دانسته است
داستان فطرس با ابهاماتی روبروست، از جمله نظریه عصمت فرشتگان با این جریان ناسازگاری دارد، آیت الله جوادی آملی این داستان را نپذیرفته و معتقد است: جریان فطرس به اثبات نیاز دارد؛ زیرا فطرس واژهای یونانی است و در دعای سوم شعبان هم فرشته خوانده نشده است. بلکه به این صورت آمده “و عاذَ فُطرُسُ بِمَهدِهِ”؛ یعنی فطرس به گهوارۀ امام حسین(ع) پناه برد.
با توجه به آیه ۶ سوره تحریم بعضی قائل به عصمت فرشتگان هستند برخی این نظریه را نپذیرفته و معتقدند ظاهر آیه، «یفْعَلُونَ ما یؤْمَرُونَ» نشان میدهد که فرشتگان قدرت بر گناه دارند، اما گناه نمیکنند.
علامه طباطبایی تکلیف فرشتگان را تکوینی میداند نه تشریعی. بنا بر گفتۀ وی، در این قبیل تکالیف تمرد معنا ندارد. مرتضی مطهری بین فرشتگان تفکیک قائل شده و بعضی از آنان را زمینی میدانسته که تکلیف پذیرند. آیت الله جوادی آملی نیز با پذیرفتن این نظریه، احتمال میدهد فطرس از نوع زمینی فرشتگان باشد که با فرشتگان آسمانی یا اخروی تفاوت دارند.
برخی نیز نافرمانی فطرس را ترک اولی دانستهاند، بدین معنا که آنان در اجرای دستورات الهی عملی را که دارای اولویت بود رها کرده و به سوی عمل کم اولویت رفتهاند، یا انجام عملی را در وقتی و شرایطی که اولویت بیشتری داشته، رها کرده و در شرایط و وقت دیگری به جای آوردهاند. بدین جهت مجازات و تنبیه شدهاند.
به گفته مطهری داستان فطرس رمزی است از برکت وجود سیدالشهدا که بال شکستهها با تماس به او صاحب بال و پر میشوند. افراد و ملتها اگر به راستی خود را به گهواره حسینی بمالند از جزایر دور افتاده رهایی مییابند و آزاد میشوند.
منابع :
ابن طاووس، إقبال الأعمال
ابن قولویه،کامل الزیارات
خصیبی، الهدایه الکبری
شیخ صدوق ، الأمالی
طبری ، دلائل الإمامه
طوسی، مصباح المتهجّد و سلاح المتعبّد
قمی، شیخ عباس، الأنوار البهیه
مجلسی، بحار الأنوار
متن یادداشت از حسین طلیعه
نشر از بولتن فرهنگی هنری تبریز
تلگرام و اینستاگرام :
@ebultan