چند و چونی بر نگارش نمایشنامه آنا یوردوم آذربایجان ، به قلم محمد رمضانی
تابستان سال قبل صحبتی کرده بودم با حاج یعقوب و شکل ایده آل نمایشنامه نوشتم را برایش شرح داده بودم، گفته بودم دوست دارم نوشتن برای یک کارگردان را با یک صفحه متن شروع کنم و در جریان نوشتن با همفکری کارگردان متن را پله پله به جلو ببرم، که یعقوب هم پسندیده و گفته بود او هم این روال را دوست دارد. قرار شده بود برایش یک نمایشنامه ی نوجوان بنویسم. الان اما نوشتن یک نمایشنامه ی فولکلوریک ترکی را در دستور کار قرار می دادیم.