دختر میرکریمی، طغیان “ستاره” ها
فروغ هر ازگاه “ستاره”هایی در آسمان تاریک سینما، می تواند چشم هر بینندهای را به خود جلب کند. ستاره این روزهای سینمای ایران “دختر” میرکریمی است.
“ستاره” دختریست در برزخ دو جهان متفاوت. بزرگ شده در خانوادهای سنتی و رشد یافته در فرهنگ مدرن. با علاقهمندی به هر دو سبک. در میان صدور بیانههایی مختلفِ دوستان ستاره در کافیشاپ که نمود انواع تفکرات رایج جامعه است، ستاره حرفی برای گفتن ندارد و حتی جواب قاطعی برای سوال “بازگشتش پس از مهاجرت”. با وجود اینکه برای اثبات استقلال خودش و نشان دادن بزرگ شدنش، با وجود مخالفت پدر از آبادن به تهران آمده برای شرکت در جشن خداحافظیِ دوستی در آستانه مهاجرت است. اقــرار صادقانه ستاره به اشتباه بودن تصمیم خود، نیاز به آغوش گرم پدر را دارد که با نگاه سردش مواجهه میشود و سیلی پدر بر صورت دختر، بهانهای می شود برای یک تصمیم اشتباه دیگر. یا اشاره به انتخاب دانشگاهی در آبادان توسط سمیرا، برخلاف ادعای عمّهاش در برابر پدر، نشان از این است که با وجود اختلافات در خانواده، دختر بودن کنار خانواده را، بر زندگی تنهایی در غربت را ترجیح می دهد. این اشاره ها نشان از این دارد که دختر حتی با وجود روحیه سرکشاش در درونش علاقمند خانواده است و سعی در بهبود روابط دارد.
پدر با اینکه تحصیل کرده و فردی موفق در جایگاهِ شغلی است، امّا او هم مانند اکثر دیگر پدران فاقــد مهــارت ارتبــاطــی با فرزندانش است. این همان حلقه اتصالِ گمشده در سطح جامعه ماست که داستان آن را به خوبی به تصویر کشیده است. این قطع اتصال از خانواده باعث ایجاد حلقه هایی ارتباطی نامطمئن دیگری می شود. ارتباطاتِ بدلی که جایگزین جنس اصل می شود و می توان آن را در هر کوچه بازاری یافت. و یا در شرایط کمی وخیم تر اتخاذ تصمیمات نادرست دیگر، مانند تصمیم عمّــه داستان.
خواهری(عمّه داستان) که پس از فوت پدر، از زیر تصمیم های برادرش(پدر داستان) گریخته و اکنون در غربتِ تنهایی و در شرایطی نه چندان مطلوب در حال گذران زندگی است. البته دختر این شانس را داشته که پدر در پیاش آمده ولی برادر دنبال خواهرش نرفت……
در انتهای “دختر” امیدی برای بهبود روابط پدر و فرزند هست چون در داستان فیلم کمی جانب احتیاط رعایت شده است. اما در سطح واقعیت جامعه پدر می تواند کمی تلختر و خشنتر باشد و هم دختر می تواند یاغیگر و طغیانگرتر، که در آن صورت کمی شرایط غمناکتر می شود.
فیلم تنها برای “دختر”ان نیست بلکه حقیقتاً فیلمیست به دور از ابتذالهای رایج سینما که مخاطبین آن تک به تک خانوادهها می باشد. فیلمی که در آن هم فرزند چه دختر و پسر، هم پدر و هم مادر می تواند نقش خود را در داستان پیدا کند و هر یک درجایگاه خود پی به اشتباهات خود ببرند.
حامد قوی فکر