اولین گام اتحاد مردمی در ایران که به طرز شگفتآوری جرقهی عدالتخواهی را در آنان زنده کرد، پس از فتوای علما مبنی بر حرام بودن قلیان جهت مبارزه با سپردن امتیاز توتون ایران به یک انگلیسی توسط ناصرالدین شاه برداشته شد. پس از کشته شدن ناصرالدین شاه پسرش مظفرالدین شاه، به مقام سلطنت رسید و به سیاستهای نامطلوب شاه سابق با رویه ای آزادمنشانهتر ادامه داد؛ این آزادی باعث تشکیل محافل نیمهمخفی از جانب روشنفکران شد که به کار آگاه کردن مردم و شکلدهی مبارزات پرداختند. مردم و بازرگانان در حرکتهای اعتراضآمیزی به بستنشینی و تحصن در حرم شاهعبدالعظیم و یا در سفارت انگلستان پرداخته و خواستار حکومتی مشروطه شدند و سرانجام مظفرالدین شاه فرمان گشایش ملی موسسان را در ۱۴ مرداد ۱۲۸۵ امضا کرد.
ستارخان و همراهانش
مظفرالدین شاه ده روز بعد از امضای قانون دار فانی را وداع گفت و بمحمدعلی شاه به سلطنت رسید. شاه جدید نمایندگان مجلس را به مراسم تاجگذاری خود دعوت نکرد و متمم قانون اساسی را تایید نکرد. مردم به خصوص مردم تبریز، برای نشان دادن اعتراض خود یک ماه بازار تبریز بستند و نمایندگان خود را تحت فشار گذاشتند تا قانون مشروطه تصویب شود. مدتی بعد شاه و شاهزادهگان برای سوگند وفاداری به قانون اساسی فروتنانه در مجلس ملی حضور یافتند و عهد کردند به قانون اساسی احترام بگذارند.
ارامنه ارومیه که برای مشارکت در مشروطیت به تبریز آمده بودند.
با افزایش آزادی، روشنفکران خواستار اصلاحات بیشتری شدند. شاه در تیر ماه سال ۱۲۸۷ مجلس را به توپ بست و مجلس شورای ملی منحل شد. داوطلبان مسلح در تبریز و رشت از انقلاب دفاع کردند و شدیدترین درگیری در تبریز رخ داد. منارههای امامزاده سید حمزه و مسجد صاحبالامر در آن سوی مهرانه رود، سنگر دولتیان به فرماندهی شجاعنظام و مغازههای مجیدالملک در این سوی رودخانه سنگر مجاهدین بود. ستارخان مسئول حفاظت از امیرخیز و محلات اطراف بود و باقرخان مسئولیت محلات خیابان و نوبر را به گردن گرفته بود. به ایت ترتیب جنگ مردم تبریز در راه رسیدن به آزادی آغاز گردید.
افرادی که بر عیله ستارخان شورش کرده بودند در چای کنار کشته شدند. سردسته این گروه رحیم خان فرار کرد.
یادداشت از گروه آنار (تحریریه وب سایت نسیم تبریز)