اقتباس تاریخی
بخش اول
مقدمه
نویسندگان آثار ادبی، همیشه با چالشی به عنوان “ایدهای برای نوشتن” روبرو هستند. ایدهای که آنها را در خلق آثارشان یاری کند. مقولهی اقتباس را میتوان راهی آسان برای برونرفت از این چالش دانست. اقتباس برای نویسنده، ایدهای از پیش آماده فراهم میسازد که بخش مهمی از روند آفرینش اثر را سهل میکند. اما این فقط یکی از دلایلیست که بسیاری از نویسندگان به اقتباس رو میآورند. اقتباس، پروسهای پیچیده است که میتواند آثار پیشین را دوباره زنده سازد، آثار قدیمی را با رنگ و رویی جدید در مقابل نسلی جدید قرار دهد، اثر را غنا بخشد و از قِبَل معنای قدیمی در اثر منبع، درهایی به سوی معانی جدید بگشاید. درواقع، نگاه سادهانگارانه به مقولهی اقتباس، میتواند اثر اقتباسی را با مشکلات جدی مواجه سازد. علیرغم این معضلات و آسیبهایی که در روند اقتباس میتواند نویسنده را به چالش بکشد اما، اقتباس همچنان راه و روشی برای برونرفت از کویر فکریست که هر از گاهی نویسندگان بدان دچار میشوند.
اقتباس تاریخی
اقتباس از تاریخ، یکی از شیوههای معمول اقتباس است که اتفاقا از دردسرهای دیگر شیوههای اقتباس در امان است. دردسرهایی همچون گرفتن مجوز از نویسندهی اثر منبع، سر و کله زدن با ناشر یا نویسندهی اثر منبع در مورد حقالتالیف و… .
تاریخ منبع داستانها و شخصیتهای بسیاریست که کسی صاحب یا نویسندهی آن نیست. در واقع تاریخ متعلق به همه است و هر کسی میتواند در هر اندازهای از آن بهره بَرد. تاریخ نه نویسندهای دارد و نه ناشری و هر کسی میتواند از سفرهی گستردهی آن استفاده کند. البته باید اذعان کرد که اقتباس از تاریخ چندان هم بیخطر و دور از مسئله و مشکل نیست. در انتهای این مقال به برخی از آنها اشاره خواهیم کرد.
آبشخورهای تاریخ برای اقتباس: وقایع و شخصیتها
اگر بتوانیم دو عنصر سازندهی تاریخ یعنی وقایع و شخصیتها متمایز از هم درک و تحلیل کنیم در فرآیند اقتباس میتوانیم به ایدههایی جدید برسیم.
اکبر شریعت
نشر از بولتن فرهنگی هنری تبریز
قسمت دوم این یادداشت را اینجا بخوانید :کلیک کنید